- مؤلف:Jeff Atwood
- مترجم: مهدی عبداللهی
- منبع: http://www.codinghorror.com
- تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۸۹
برای من پذیرفتنی نیست که یک شرکت حقوق و دستمزد بالا به برنامه نوسیان خود بدهد ولی آنها را در شرایط سخت و غیر قابل تحمل محیط کار از جمله کامپیوترهای عهد بوق مجبور کند که با اعمال شاقه به شغل شریف برنامه نویسی مشغول شوند. این روش حتی اگر درآمد هم به دنبال داشته باشد هیچ احساس رضایت حرفه ای به آنها نخواهد داد. با تمام این مشاهدات و تجربیات باز هم متأسفانه زیاد هستند شرکت هایی که ابزارهای ابتدایی و الزامیبرنامه نویسان شان را تأمین نمیکنند.
من پیشنهاد میکنم که یک «منشور حقوق برنامه نویس» تهیه کنیم که حقوق برنامه نویسان را در برابر شرکت هایی که با ندادن امکانات ضروری به آنها شرایط کاری نامساعدی را ایجاد میکنند، حفاظت کند.
۱. هر برنامه نویس باید دو مانتیور به کامپیوترش متصل کند.
با پایین آمدن قیمت LCDها و کارتهای گرافیکی با دو خروجی تصویری، مجبور کردن توسعه دهندهها به استفاده از یک مانیتور رسما بی عقلی است. کارآیی استفاده از دو مانیتور برای کامپیوتر دسکتاپ یک امر مستند تحقیق و اثبات شده است. اگر میخواهید تیم توسعه نرمافزار شما بیشترین کارآیی ممکن را داشته باشد برای هر کدام از برنامه نویسان تان دو مانیتور تخصیص دهید.
۲. هر برنامه نویس باید یک کامپیوتر سریع داشته باشد.
توسعه دهندهها به برنامههای متعددی نیاز دارند تا کار شان را انجام دهند: محیطهای توسعه ی نرمافزار، موتورهای بانک اطلاعاتی، وب سرورها، ماشینهای مجازی و بسیاری موارد مشابه. اجرای همه ی این برنامهها یک کامپیوتر قوی و سریع با حافظه ی رم بالا میخواهد. داشتن کامپیوتر سریعتر برای توسعه دهنده منجر به آن میشود که فرآیند کامپایل و خطایابی برنامهها سریعتر انجام شود. البته درست نیست که بالاترین و گران ترین مدل موجود در بازار را بخرید لیکن کامپیوتری در حد مطلوب را خریداری کنید. برنامه نویسان تان را با کامپیوتر هایی با سرعت و حافظه ی بالا تجهیز کنید. زمان انتظاری که در حالت تماشای پروگرس بار (Progress Bar) سپری شود در واقع یک زمان تلف شده ی گران قیمت است.
۳. هر برنامه نویس باید ماؤس و صفحه کلید دلخواه خودش را داشته باشد.
در زمان دانشجویی ام یک مورد کاری نقاشی ساختمان برایم پیش آمد. هر نقاشی که به کار گرفتم قلم مو ی مورد نظر خودش را خرید. این یکی از نخستین چیزهایی بود که آموختم. این که قلم موی یک شکل و مثلا استاندارد را به نقاش بدهیم کار به جایی نخواهد رسید. قلم مو هایی که کارفرما در اختیار آنها قرار دهد خیلی سریع بر اثر سهل انگاری گم و گور شده، از بین خواهند رفت. ولی اگر هر کدام از نقاشها از قلم مویی که خودش خریده استفاده کند مطمئنا دو دستی آن را خواهد چسبید. طبیعتا هر کدام شان که از جیب مبارک شان قلم مو خریده اند یاد میگیرند که تفاوت یک قلم موی حرفه ای ۲۰ دلاری با یک قلم موی درِ پیت را درک کنند و قدرش را بدانند و کار با قلم موی خودشان به آنها احساس مسؤولیت و تحمل و سازگاری میدهد. برنامه نویسها هم باید چنین رابطه و احساسی را با ماؤس و صفحه کلید خودشان داشته باشند.
۴. هر برنامه نویس باید یک صندلی راحت داشته باشد.
تصورش را بکنید. روزی ۸ ساعت از زندگی مان را روی صندلی نشسته باشیم. چرا این ۸ ساعت نازنین را روی یک صندلی راحت و خوش طرح نگذرانیم؟ مگر ما دل نداریم!؟ به برنامه نویسان تان صندلی هایی بدهید که ۸ ساعت کار شان نه فقط قابل تحمل بلکه لذت بخش باشد. در نظر داشته باشید که شما برنامه نویسان را در درجه ی اول برای استفاده از مغز شان استخدام کرده اید و صد البته بقیه تجهیزات و ابزارهای مورد نیاز آنها را فراموش نکنید.
۵. هر برنامه نویس باید یک اتصال اینترنت پر سرعت داشته باشد.
برنامه نویسهای خوب هیچ وقت چیزی را که بتوانند (زبانم لال) بدزدند نمینویسند. اینترنت بهترین راه برای دزدیدن چیزهای مفید به محض اختراع شدن آنها است. من اگر همه ی کتابهای عالم و آدم را از حفظ باشم باز هم تصور کار بدون اینترنت پر سرعت و جستجوهای سریع مصیبت بار است.
۶. هر برنامه نویس باید شرایط و محیط کاری آرام داشته باشد.
برنامه نویسی به تمرکز روانی زیادی نیاز دارد. برنامه نویسها در یک محیط که هر لحظه مجبور به توقف باشند نمیتوانند کار کنند. مطمئن شوید که محیط کاری شرکت تان تمرکز برنامه نویسها را در حالت مطلوب نگه میدارد در غیر این صورت آنها بیشتر وقت شان در حال تکان خوردن (وول خوردن) و کسب تمرکز تلف خواهند کرد.
حقوق ابتدایی که ما در پی آنها هستیم بسیار آسان و ارزان هستند و اصلا و ابدا تقاضاهای عجیب و غریبی نیستند. اگر شرکتی که در آن کار میکنید اینها را رعایت نمیکند به دست آوردن این حقوق بدیهی نه سخت است و نه گران. کافی است تقاضای تان را به عنوان یک برنامه نویس مطرح کنید! و به یاد داشته باشید شما هم میتوانید شرکت محل کارتان را تغییر دهید و البته میتوانید در شرکت دیگری کار کنید. به همین سادگی!